چشمانداز بازاریابی دیجیتال 2024
در آغاز فصل جدیدی از دیجیتال مارکتینگ، ما شاهد پدیدارشدن روندهای نوآورانهای هستیم که قول میدهند افقهای تازهای را پیشروی برندها و مصرفکنندگان قرار دهند. سال 2024 میتواند سالی باشد که ما شاهد تحقق کامل ایدههای پیشگامانهای هستیم که تا کنون تنها در حد نظریه بودهاند. این ترندهای جدید نه تنها توانایی جذب مخاطب را دارند، بلکه از پتانسیل تعاملی بیسابقهای برای ایجاد یک تجربه فراگیر و چند بعدی نیز بهرهمند هستند.
با نفوذ فناوریهای پیشرفته مانند هوش مصنوعی، واقعیت مجازی و اتوماسیون، دیجیتال مارکتینگ به سمتی میرود که هر تعامل با مشتری به یک تجربه شخصیسازیشده و بهینهسازیشده تبدیل میشود. در این میان، دادههای بزرگ به کلیدی ترین دارایی برندها تبدیل میشوند که امکان میدهد پیشبینیهای دقیقتری از رفتار مصرفکنندگان داشته باشند. این تکنیکها امکان میدهند که برندها بتوانند بی وقفه و در زمان واقعی با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند.
نهایتا، تاکید بر اخلاق دیجیتال و حفاظت از حریم خصوصی، بخشی جداییناپذیر از استراتژیهای مارکتینگ دیجیتالی به شمار میآید. با روی کار آمدن مقررات دقیقتر و تقاضای مصرفکنندگان برای شفافیت، برندها ملزم به پیادهسازی رویکردهایی هستند که احترام به اطلاعات شخصی و تعامل مسئولانه با کاربران را در کانون توجه خود قرار دهند. در طلیعه این سال جدید، هر آنچه که در دنیای مارکتینگ دیجیتال اتفاق میافتد، نشاندهنده یک تحول ژرف در چگونگی برقراری ارتباط معنادار با مشتریان در عصر دیجیتال است.
امنی چنل مارکتینگ یا Omnichannel Marketing چیست؟
امنی چنل مارکتینگ (Omnichannel Marketing) یا بازاریابی همه جانبه، رویکردی است که در آن کسبوکارها از ترکیبی از کانالهای مختلف بازاریابی برای ارائه یک تجربه یکپارچه و منسجم به مشتریان استفاده میکنند. این کانالها میتوانند شامل وب سایت، شبکههای اجتماعی، ایمیل، پیام رسانی، تبلیغات و حتی کانالهای آفلاین مانند فروشگاههای فیزیکی باشند.
در بازاریابی امنی چنل، هدف این است که مشتری در هر نقطهای از سفر مشتری که قرار دارد، با یک تجربه یکپارچه و منسجم روبرو شود. به عنوان مثال، اگر یک مشتری در شبکههای اجتماعی با یک محصول آشنا میشود، باید بتواند اطلاعات بیشتری در مورد آن محصول را در وب سایت کسبوکار، یا در فروشگاه فیزیکی آن کسبوکار پیدا کند.
امنی چنل مارکتینگ مزایای زیادی برای کسبوکارها و مشتریان دارد. از جمله مزایای این رویکرد برای کسبوکارها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
افزایش آگاهی از برند
جذب مشتریان جدید
افزایش فروش
بهبود ارتباط با مشتریان
از جمله مزایای این رویکرد برای مشتریان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- راحتی و آسان بودن خرید
- دسترسی به طیف وسیعی از محصولات و خدمات
- امکان مقایسه قیمتها
- امکان دریافت نظرات سایر کاربران
هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی
ویژگیهای پیشرفته هوش مصنوعی برای شخصیسازی بیشتر تجربه مشتریان و بهبود تبلیغات هدفمند استفاده خواهند شد.
هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی دو بال مارکترهای دیجیتالی هستند که به آنها امکان میدهند بلند پروازی کنند. هوش مصنوعی با کمک اطلاعاتی که از رفتار کاربران جمعآوری میکنه، ما را قادر میسازه تا تجربهای شخصیسازی شده برای هر مشتری ایجاد کنیم. این بدین معناست که هر بار با یک مشتری صحبت میکنیم، میتوانیم تعاملات را مثل یک دوست قدیمی شخصی و دلنشین کنیم. بعد از همه، چه چیزی بهتر از این که مشتری احساس کند ما دقیقا میدانیم به چه چیزی علاقه دارد؟
در جهانی که دادهها سرشار و لبریز هستند، یادگیری ماشینی به مثابه یک قوه تحلیلی عظیم عمل میکنه. این تکنولوژی به ما اجازه میدهد که الگوها، تمایلات و حتی پیشبینیهایی در مورد رفتارهای آیندهی مشتریانمان داشته باشیم که قبلا قابل فهم نبودند. درنتیجه، ما میتوانیم بهترین استراتژیها را برای جذب و نگهداشتن مشتری انتخاب کنیم و از این راه، یک گام جلوتر از رقبا باشیم.
در نهایت، با هوشی که هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی به میز بازی میآورند، مارکتینگ دیجیتال دارای یک شریک قدرتمند است که نه تنها به درک بهتر مشتریان کمک میکند، بلکه بهینهسازی تبلیغات و شخصیسازی محتوا را نیز ممکن میسازد. بنابراین، در این عصر دیجیتال، ما میتوانیم مشتریانمان را به طوری هدفمند شناسایی و به آنها پاسخ دهیم که پیشتر تنها رویا بود.
هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشینی (ML) دو فناوری قدرتمندی هستند که در حال تغییر نحوه عملکرد بازاریابی دیجیتال هستند. AI می تواند برای انجام کارهایی مانند شخصی سازی محتوا، تجزیه و تحلیل داده ها و اتوماسیون فرآیندها استفاده شود. ML می تواند برای آموزش سیستم ها به انجام کارهایی مانند تشخیص تصویر، تشخیص صدا و ترجمه زبان استفاده شود.
در سال ۲۰۲۴، شاهد افزایش استفاده از AI و ML در بازاریابی دیجیتال خواهیم بود. این فناوری ها می توانند به بازاریابان کمک کنند تا:
- مخاطبان خود را بهتر درک کنند
- نتایج کمپین های خود را بهبود بخشند
- فرآیندهای خود را خودکار کنند
مارکتینگ مبتنی بر پردازش زبان طبیعی
به منظور تحلیل نظرات و بازخوردهای مشتریان و نیز ایجاد کپیرایتینگ خودکار.
پردازش زبان طبیعی (NLP) یک شاخه از هوش مصنوعی است که به رایانه ها کمک می کند تا زبان انسانی را درک کنند. بازاریابان می توانند از NLP برای بهبود کمپین های خود در زمینه های مختلف مانند شخصی سازی محتوا، تجزیه و تحلیل داده ها و اتوماسیون فرآیندها استفاده کنند.
درست مثل یک دوست که همیشه دقیقا میداند چطور با شما صحبت کند، مارکتینگ مبتنی بر پردازش زبان طبیعی (NLP) دنیای تبلیغات را به سطحی شخصی و واضح بالا میبرد. پردازش زبان طبیعی، قابلیت فهمیدن و تحلیل زبان انسان توسط کامپیوتر را امکانپذیر میسازد، این به شرکتها اجازه میدهد تا بفهمند مشتریان در مورد محصولات و خدماتشان چه فکر میکنند و چه احساسی دارند.
با استفاده از این تکنولوژی، مارکترها میتوانند به کلیدواژهها، عبارات مصرفی و طریقهی بیان مشتریان دسترسی پیدا کنند و از این اطلاعات برای ایجاد محتوایی استفاده کنند که با زبان و لحن مشتریهای هدفشان هماهنگ است. همچنین میتوان روندهای ظریف تر در گفتمان مشتریان را شناسایی نمود که به بهبود استراتژیهای محتوا و ارتباطات کمک شایانی میکند.
در نهایت، کاربرد NLP در مارکتینگ نه تنها به ما کمک میکند تا محیطی از درک متقابل و واقعی بسازیم، بلکه یک نوآوری محسوب میشود که پتانسیل تغییر چهره مکالمات برند با مشتریان را دارد. یک برند میتواند با استفاده از این ابزار قدرتمند، ارتباطاتی صادقانه و شخصی با مشتریانش برقرار کند که در نهایت منجر به ساخت روابط مستحکمتر و وفاداری بیشتر مشتریان خواهد شد.
شخصی سازی محتوا
- NLP می تواند برای شخصی سازی محتوای بازاریابی بر اساس مخاطبان خاص استفاده شود. به عنوان مثال، بازاریابان می توانند از NLP برای شناسایی کلمات کلیدی و عباراتی که مخاطبان آنها در جستجوها و مکالمات خود استفاده می کنند، استفاده کنند. سپس می توانند از این اطلاعات برای ایجاد محتوایی که برای مخاطبان آنها مرتبط تر است، استفاده کنند.
تجزیه و تحلیل داده ها
- NLP می تواند برای تجزیه و تحلیل داده های متنی مانند نظرات مشتری، پست های رسانه های اجتماعی و داده های CRM استفاده شود. این اطلاعات می تواند برای درک بهتر مخاطبان، شناسایی روندها و بهبود کمپین های بازاریابی استفاده شود.
اتوماسیون فرآیندها
- NLP می تواند برای اتوماسیون فرآیندهای بازاریابی مانند پاسخ به سوالات مشتری، مدیریت ایمیل و مدیریت روابط با مشتریان استفاده شود. این امر می تواند به بازاریابان کمک کند تا زمان و منابع خود را صرف کارهایی کنند که ارزش بیشتری دارند.
واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR)
واقعیت افزوده (AR):
تصور کنید در فروشگاهی هستید و با استفاده از تلفن همراهتان، میتوانید روی هر محصولی که دوست دارید به سرعت اطلاعات جامعی کسب کنید. واقعیت افزوده با اضافهکردن لایههای دیجیتالی به جهان واقعی ما، این قابلیت را در اختیارمان میگذارد. AR از مرزهای بین دنیای فیزیکی و دیجیتال پیشی میگیرد و به مشتریان امکان میدهد که محصولاتی که میخواهند بخرند را پیش از خرید، بصورت تعاملی و عملی بررسی کنند. این تکنولوژی نه تنها فروش را از طریق افزایش اعتماد مشتری تسهیل میکند، بلکه صنعت تبلیغات را به سمت ابزارهای خلاقانهتری هدایت میکند.
واقعیت افزوده (AR) اطلاعات مجازی را به دنیای واقعی اضافه می کند. این می تواند شامل چیزهایی مانند افکت های گرافیکی، متن، یا حتی صدا باشد. AR اغلب برای آموزش، بازی، و بازاریابی استفاده می شود.
برای مثال، یک معلم می تواند از AR برای نشان دادن یک مدل سه بعدی مولکول به دانش آموزان خود استفاده کند. یک بازیکن می تواند از AR برای اضافه کردن شخصیت های بازی به دنیای واقعی خود استفاده کند. و یک بازاریاب می تواند از AR برای نشان دادن یک محصول جدید به مشتریان بالقوه استفاده کند.
واقعیت مجازی (VR):
از سوی دیگر، واقعیت مجازی با پیشنهادِ غوطهور شدن در یک محیط 360 درجه کاملاً ساختگی، یک قدم فراتر میرود. VR تجربهای فراتر از صفحهنمایش به کاربران ارائه میدهد و آنها را از محدودیتهای جغرافیایی آزاد میکند. فرض کنید میخواهید یک خانه جدید بخرید، با VR میتوانید قبل از آنکه پایتان را از خانه بیرون بگذارید، در خانه رویاییتان قدم بزنید. در حوزهی آموزش و توسعهی شخصی، VR این امکان را به افراد میدهد که در کلاسهای درسی شرکت کنند یا مهارتهای جدیدی را در محیطهایی که شبیهسازی شدهاند به دست آورند.
واقعیت مجازی (VR) کاربران را در یک محیط مجازی غوطه ور می کند. این محیط ها می تواند شبیه به دنیای واقعی یا کاملاً خیالی باشد. VR اغلب برای سرگرمی، آموزش، و درمان استفاده می شود.
برای مثال، یک بازیکن می تواند از VR برای تجربه یک بازی واقعیت مجازی استفاده کند. یک دانشجو می تواند از VR برای بازدید از یک مکان تاریخی استفاده کند. و یک بیمار می تواند از VR برای درمان اختلالات اضطرابی یا استرس استفاده کند.
تأثیر عمیق AR و VR در بازاریابی و تعامل مشتری
هم AR و هم VR، ابزارهای قدرتمندی در بازاریابی دیجیتال هستند که به برندها اجازه میدهند تجربیات فراموشنشدنی برای مشتریان خلق کنند. با استخدام این فناوریها در استراتژی تبلیغاتی خود، میتوانیم داستانهای برندمان را جان بدهیم و آنها را بیش از پیش شخصیسازی کنیم. مشتریان به واسطهی این فناوریها، نهتنها محصولات را بهتر درک میکنند، بلکه با برندها ارتباط عاطفی بیشتری برقرار میکنند. در نتیجه، AR و VR نه فقط تجربهی خرید را بهبود میبخشند، بلکه آیندهی تعامل بین برند و مشتری را شکل میدهند.
تجارت اجتماعی
استفاده از شبکههای اجتماعی برای فروش مستقیم کالاها و خدمات.
تجارت اجتماعی (Social Commerce) یا سوشال کامرس، زیرمجموعهای از تجارت الکترونیکی است که از شبکههای اجتماعی برای فروش مستقیم کالاها و خدمات استفاده میکند. در تجارت اجتماعی، مصرفکنندگان میتوانند بدون نیاز به ترک شبکهی اجتماعی مورد علاقهی خود، محصول یا خدمات مورد نظر خود را خریداری کنند.
تجارت اجتماعی چیزی فراتر از یک روند موقتی است؛ این یک شیوه زندگی در دنیای تجارت دیجیتال است. تصور کنید شما در حال گشت و گذار در فید اینستاگرام هستید و با کلیک روی یک پُست، به جای هدر دادن وقت برای جستجوی محصول در وبسایتها، مستقیماً میتوانید خرید خود را انجام دهید. تجارت اجتماعی دقیقا به این میپردازد: فروش محصولات یا خدمات از طریق پلتفرمهای شبکه اجتماعی، درست در جایی که کاربران وقت خود را میگذرانند. این کار با تسهیل فرآیند خرید و کوتاه کردن فاصله بین کشف محصول و خرید نهایی، به معنای واقعی کلمه درهایی از موقعیتهای تجاری جدید را میگشاید.
پلتفرمهای شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام، فیسبوک، و Pinterest با ادغام ویژگیهای تجارت اجتماعی، خرید را به یک تجربهی همهجانبه تبدیل کردهاند. این شیوهی خرید از قدرت اثرگذاری نظرات و توصیههای دوستان و شبکههای ما بهره گرفته و به مشتریان احساس اطمینان بیشتری میدهد که عملیات خریدشان را به سرعت و با راحتی پیش ببرند. علاوه بر این، واسطههای تجاری کمتر به معنای سود بیشتر برای برندها و تجارب مطلوبتر برای مشتریان است. این یک بُرد-بُرد واقعی است!
مزایا و معایب تجارت اجتماعی
تجارت اجتماعی مزایای زیادی برای کسبوکارها و مصرفکنندگان دارد. از جمله مزایای تجارت اجتماعی برای کسبوکارها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- افزایش آگاهی از برند
- جذب مشتریان جدید
- افزایش فروش
- بهبود ارتباط با مشتریان
از جمله مزایای تجارت اجتماعی برای مصرفکنندگان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- راحتی و آسان بودن خرید
- دسترسی به طیف وسیعی از محصولات و خدمات
- امکان مقایسه قیمتها
- امکان دریافت نظرات سایر کاربران
چالشهای تجارت اجتماعی
تجارت اجتماعی چالشهایی نیز دارد که کسبوکارها باید برای غلبه بر آنها تلاش کنند. از جمله چالشهای تجارت اجتماعی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- رقابت شدید
- مسائل امنیتی
- قوانین و مقررات
دادهکاوی و بزرگ داده
استخراج اطلاعات ارزشمند از حجم وسیعی از دادهها برای تصمیمگیریهای استراتژیک و تاکتیکی دقیقتر.
دادهکاوی و بزرگ داده دو مفهوم کلیدی در دنیای امروز هستند که به یکدیگر مرتبط هستند. دادهکاوی فرآیندی است که طی آن دادهها جمعآوری، تمیز و تجزیه و تحلیل میشوند تا الگوها و روندهای پنهان در آنها کشف شوند. بزرگ داده به مجموعهای از دادههای بسیار بزرگ و پیچیده اشاره دارد که با روشهای سنتی پردازش داده قابل پردازش نیستند.
دادهکاوی فرآیندی است که از طریق آن میتوان از دادههای موجود در یک مجموعه داده، الگوها و روابط پنهان را کشف کرد. این الگوها و روابط میتوانند برای بهبود تصمیمگیری، افزایش بهرهوری و ایجاد محصولات و خدمات جدید استفاده شوند.
بزرگ داده یا بیگ دیتا به مجموعه دادههای بزرگ و پیچیدهای گفته میشود که پردازش آنها با استفاده از ابزارهای سنتی امکانپذیر نیست. این دادهها میتوانند از منابع مختلفی مانند اینترنت، شبکههای اجتماعی، سنسورها و دستگاههای هوشمند جمعآوری شوند.
دادهکاوی و بیگ دیتا میتوانند به کسبوکارها در زمینههای زیر کمک کنند:
- تحلیل دادههای مشتری
- پیشبینی رفتار
- مدیریت ریسک
دادهکاوی میتواند برای اهداف مختلفی استفاده شود، از جمله:
- تصمیمگیری بهتر
- پیشبینی
- بهبود کیفیت
محتوای تعاملی و ویدئویی (ویدیو مارکتینگ):
محتواهایی که توانایی مشارکت دادن کاربران را داشته باشند، مانند وبینارها، برنامههای آموزشی، و بازیهای تبلیغاتی.
ویدیو مارکتینگ یا بازاریابی ویدئویی، استفاده از ویدیو برای تبلیغ یک محصول، خدمات یا برند است. ویدیو مارکتینگ یک ابزار قدرتمند برای بازاریابی است که میتواند برای اهداف مختلفی از جمله افزایش آگاهی از برند، جذب مشتریان جدید و افزایش فروش استفاده شود.
ویدیو مارکتینگ مزایای زیادی برای کسبوکارها دارد، از جمله:
- جذب توجه
- انتقال پیام
- ایجاد ارتباط
- اثربخشی بالا
- قابلیت اشتراکگذاری بالا
- قابلیت شخصیسازی بالا
انواع مختلفی از ویدیو مارکتینگ وجود دارد، از جمله:
- تبلیغات ویدئویی
- ویدیوهای آموزشی
- ویدیوهای سرگرمکننده
ویدئو مارکتینگ یکی از محبوبترین و اثربخشترین فرمتهای بازاریابی دیجیتال است. ویدیو میتواند برای اهداف مختلفی استفاده شود، از جمله:
- افزایش آگاهی از برند
- جذب مشتریان جدید
- افزایش فروش
- افزایش تعامل با مشتریان
بازاریابی با استفاده از میکرو-اینفلوئنسرها:
میکرواینفلوئنسرها افرادی هستند که در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، یوتیوب و توییتر دارای تعداد فالوورهای نسبتاً کمی هستند، اما با این حال، دارای ارتباط قوی و اعتمادی با مخاطبان خود هستند. بازاریابی با استفاده از میکرو-اینفلوئنسرها، نوعی از بازاریابی مستقیم است که در آن کسبوکارها با مخاطبان هدف خود از طریق میکرو-اینفلوئنسرها ارتباط برقرار میکنند.
میکرو-اینفلوئنسرها به اینفلوئنسرهایی با تعداد دنبالکنندگان متوسط (بین ۱۰,۰۰۰ تا ۱۰۰,۰۰۰ نفر) اطلاق میشود که معمولاً در حوزههای خاصی تخصص دارند و مخاطبانشان را بر اساس علایق و نیازهای مشترک تشکیل دادهاند. این ویژگی به آنها امکان میدهد تا تأثیر بیشتری بر تصمیمات مشتریان داشته باشند؛ چرا که پیامهای آنها صادقانهتر و دوستانهتر به نظر میرسد. به عبارت دیگر، میکرو-اینفلوئنسرها میتوانند سفیران برند شما باشند و پیام شما را به دلهای مشتریان برسانند!
در استراتژی بازاریابی مدرن، استفاده از میکرو-اینفلوئنسرها به دلیل نرخ تعامل (Engagement Rate) بالایی که دارند، بسیار مؤثر است. تعامل عمیقتری که بین میکرو-اینفلوئنسرها و دنبالکنندگانشان وجود دارد، میتواند حس اعتماد و وفاداری قویتری را در مقابل تبلیغات سنتی ایجاد کند. همچنین با توجه به تخصصگرایی آنها، کمپینهای بازاریابی شما میتواند به طور موثری مخاطبان هدف را جذب کرده و به صورت مستقیم با نیازها و خواستههای آنها ارتباط برقرار کند.
قدم گذاشتن در دنیای بازاریابی با میکرو-اینفلوئنسرها به معنای بهرهگیری از روابط عمیق و ایجاد ارتباطات واقعی است. وقتی که شما یک میکرو-اینفلوئنسر با ارزشها و دیدگاههای نزدیک به برند خود را انتخاب میکنید، نه تنها داستان برند خود را به اشتراک میگذارید، بلکه یک پیوند اعتماد با مخاطبان میبندید که ارزشهای طولانی مدت برای هر دو طرف دارد. پس اگر به دنبال رشد پایدار و ایجاد بازاریابی جذاب و دلنشین هستید، بگذارید میکرو-اینفلوئنسرها راوی داستان برند شما شوند.
حریم خصوصی و تنظیم مقررات:
حریم خصوصی حقی اساسی است که به افراد اجازه میدهد تا اطلاعات شخصی خود را کنترل کنند. این حق شامل اطلاعاتی مانند نام، آدرس، شماره تلفن، ایمیل، سابقه خرید و فعالیتهای آنلاین میشود.
حریم خصوصی، این مفهوم پیچیده و در عین حال ضروری، در عصری که ما در آن زندگی میکنیم بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. در دنیای وصل شده امروز، هر کلیک، هر عکس و حتی هر جستجو در اینترنت میتواند بخشی از پازل بزرگ دادههای شخصی شما باشد که مداوم توسط شرکتها و نهادهای مختلفی جمعآوری میشود. حفاظت از این اطلاعات لایههای متعددی از پیچیدگی دارد که نیازمند توجه و مراقبت دقیق است.
در این میان، قوانین و مقرراتی چون GDPR در اروپا و CCPA در کالیفرنیا به ما نشان دادهاند که حفاظت از حریم خصوصی تنها یک امر اخلاقی نیست، بلکه یک الزام قانونی نیز به شمار میرود. این قوانین به کاربران این اختیار را میدهند که در مورد جمعآوری، استفاده و به اشتراکگذاری اطلاعاتشان تصمیمگیری کنند. اما حتی با وجود این قوانین، مسئولیت حفاظت از دادهها بر عهده خود افراد نیز میباشد. آگاهی از حقوق خود در فضای دیجیتال، انتخاب دقیق سرویسها و تنظیمات حریم خصوصی، و بالا بردن سطح سواد رسانهای از کلیدیترین عوامل محافظتی است.
با تمام این احوال، حریم خصوصی فقط محدود به قوانین و تنظیمات نمیشود، بلکه بخشی از هویت ما به شمار میرود. شاید برخی از ما دوست نداشته باشیم که جزئیات زندگیمان توسط دیگران رصد شود. دادههای شخصی ما نقاشیای هستند از آنچه که ما هستیم و با اشتراکگذاری بیش از حد، گاهی اوقات در کنترل زندگی خصوصی خود سهلانگاری میکنیم. بنابراین، به عنوان فردی که زمان زیادی را در فضاهای دیجیتال سپری میکند، حفظ حریم خصوصی باید از اولویتهای اصلی ما باشد تا بتوانیم با امنیت و آرامش بیشتری در دنیای متصل امروزی حرکت کنیم.
صدای سرچ و جستجوی بصری:
صدای سرچ و جستجوی بصری دو رویکرد جدید در بازاریابی هستند که در حال تغییر نحوه تعامل مردم با فناوری و کسبوکارها هستند.
صدای سرچ
صدای سرچ (Voice Search) به استفاده از صدای انسان برای انجام جستجو در اینترنت گفته میشود. این فناوری در حال محبوبتر شدن است و پیشبینی میشود که تا سال 2023، بیش از 50 درصد از جستجویهای اینترنتی از طریق صدا انجام شود.
جستجوی بصری
جستجوی بصری (Visual Search) به استفاده از تصاویر برای انجام جستجو در اینترنت گفته میشود. این فناوری در حال محبوبتر شدن است و پیشبینی میشود که تا سال 2023، بیش از 30 درصد از جستجویهای اینترنتی از طریق تصاویر انجام شود.
پایداری و CSR:
- مصرفکنندگان به دنبال برندهایی خواهند بود که مسئولیتپذیری اجتماعی و پایداری را جدی میگیرند و این موارد را در استراتژیهای بازاریابی خود لحاظ میکنند.
مارکتینگ بر مبنای موقعیت (Location-Based Marketing):
- استفاده از فناوریهای تشخیص موقعیت جغرافیایی برای ارائه تبلیغات و محتوای مرتبط بر اساس مکان کاربران.
چتباتها و معاونین صوتی:
- بهبود هوش مصنوعی در چتباتها و دستیارهای صوتی برای ارائه پشتیبانی و خدمات به مشتریان به صورت 24/7.
پلتفرمهای خرید یکپارچه (Seamless Shopping Platforms):
- تلاش برای ایجاد تجارب خرید آسانتر و بدون دردسر از طریق تکنولوژیهایی مانند پرداخت بدون تماس و پلتفرمهای خرید که در شبکههای اجتماعی تعبیه شدهاند.
استفاده از بلاکچین:
- تأثیر بلاکچین در تراکنشهای شفاف و امن، و همچنین در بهبود برنامههای وفاداری و مدیریت حقوق مصرفکننده.
اینترنت اشیاء (IoT) در مارکتینگ:
- به کارگیری دادههای حاصل از وسایل متصل به اینترنت برای افزایش تعامل مشتری و بهبود تجارب کاربری.
پلتفرمهای تبلیغاتی آموزش یافته با AI:
- بهینهسازی خودکار تبلیغات بر اساس معیارهای متنوعی مانند تغییرات در رفتار کاربر و الگوریتمهای یادگیری ماشین.
محتوای ایجاد شده توسط کاربر (User-Generated Content):
- به کارگیری محتوای تولید شده از سوی مصرفکنندگان به عنوان ابزار معتبر و قدرتمند برای جلب اعتماد و تعامل در جامعههای آنلاین.
پردازش خودکار محتوا (Automated Content Creation):
- استفاده از AI برای ایجاد خودکار محتوای متنی، تصویری، و ویدئویی که از جنبههای مختلفی شامل سئو، تولید محتوای انبوه و شخصیسازی پشتیبانی میکند.
اکوسیستمهای هوشمند (Smart Ecosystems):
- ایجاد محیطهای دیجیتالی که تمام اجزای مارکتینگ، فروش و خدمات پس از فروش را با هم ادغام میکنند تا تجربهای یکپارچه را برای مشتری فراهم آورند.
پیشبینیهای داده محور:
- استفاده از دادههای بزرگ و پیچیده برای پیشبینی روندهای بازار و تغییرات رفتار مشتریان.
تجزیه و تحلیل عاطفی (Sentiment Analysis):
- تحلیل احساسات و واکنشهای مشتریان بر اساس دادههای به دست آمده از نقد و بررسیها، شبکههای اجتماعی و سایر منابع.
2 پاسخ
به نظر شما آیا ترندهای دیجیتال مارکتینگ در سال 2024 تغییر خواهد کرد یا نه
هر دیجیتال مارکتری نیاز داره که همیشه ترندهای دیجیتال مارکتینگ را در هر سال دنبال کنه تا بتونه بهترین نتیجه را بگیره